زنانی که شکست را شکست دادند  قسمت یازدهم

زنانی که شکست را شکست دادند قسمت یازدهم

زنانی که شکست را شکست دادند

قسمت یازدهم

پری برکشلی

هنرمند ارجمند پری برکشلی نوازنده ومدرس پیانو، موسیقی شناس و موسیقی دان ایرانی و رئیس سابق کنسرواتوار موسیقی شهر لوسه  فرانسه است. پری برکشلی آذر سال 1324 در تهران متولد شد پدرش مهدی برکشلی که موسیقی دان هم بود فیزیک دان و رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران    که نخستین معلم موسیقی دخترش بود .

پری برکشلی درسن 12 سالگی در تالار فرهنگ تهران به اجرای کنسرت پرداخت. پس از پایان دوره اول متوسطه کنسرتی را در شهر پاریس فرانسه برگزار نمود و سپس این شهر را برای تحصیلات عالی موسیقی برگزید . پری برکشلی ابتدا در آکادمی  مارگارت  لونگ سپس در کنسرواتوار امی ین  و بعد از آن در کنسرواتوار عالی موسیقی پاریس تحصیلات عالی موسیقی خود را پی گرفت . در مدت 10 سال با درجه ممتاز و با دریافت جایزه نخست فارغ تحصیل شد . از جمله استادان پیانو پری برکشلی میتوان به “ایوون لوریو ” و “ژرمن مونیه ” اشاره نمود . در همان زمان جایزه بهترین اجرا کننده باخ به پری برکشلی اهدا شد . او سپس به ایران آمد و طرح برنامه ای  با عنوان شناخت موسیقی کلاسیک را به تلویزیون ملی ایران ارائه داد . در این سلسله برنامه پس از معرفی آهنگسازان غربی آثارشان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفت . پری برکشلی به دانشگاه تهران هم دعوت شد و در ابتدا در سمت استادیار و سپس دانشیار به استخدام دانشگاه درآمد. بعد از آن به عنوان مدیر دانشکده های هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد که تا پیش از آن هیچ زن دیگری به این سمت نرسیده بود . او 11و 12 سال در ایران بود و کنسرت های متعددی را به اجرا درآورد بعد از انقلاب راهی فرانسه شد و به سمت استادی در کنسرواتوار مونتارژی دست یافت. وی تا پیش از بازنشستگی استاد آموزش هنری ،پرفسور پیانو و رئیس کنسرواتوار موسیقی شهر لوسه فرانسه بود . از جمله آثار پری برکشلی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد :

ترجمه کتاب تئوری کامل موسیقی از شایی  و شالان

نگارش مقاله های به زبان فرانسه پیرامون آموزش موسیقی ، کتاب دو جلدی متدی نوین برای آموزش پیانو لود ، دماوند من کجاست به زبان فرانسه

وی در آلبوم موسیقی باغ های نیشابور اثر علیرضا مشایخی هم نوازندگی کرده است .

پری برکشلی خودش را اینگونه معرفی می کند :

” شهروند فرانسوی ام ، پیانونیستم ، کنسرتیستم ، استاد پیانو و رئیس یک کنسرواتوار درفرانسه هستم اما اصل و نسب من ایرانی است “.

 

مریم میرزاخانی و شهود هندسی قوی

مریم میرزاخانی اردیبهشت 56 بدنیا آمد و تیر ماه 96 درگذشت. او ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استانفورد بود. مریم میرزاخانی در سال 2014 بخاطر کار بر “دینامیک و هندسه سطوح ریمانی وفضاهای پیمانه ای آنها”  برنده مدل فیلدز شد که بالاترین جایزه در ریاضیات است. وی تنها زن و اولین ایرانی برنده مدل فیلدز است . زمینه تحقیقاتی مریم میرزا خانی مشتمل بر نظریه تایشمولر، هندسه هذلولوی ، نظریه ارگودیک و هندسه هم تافته بود که شرح آن در این مختصر نمی گنجد .

وی در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سالهای 1994 هنگ کنگ و 1995 کانادا شد و دراین سال بعنوان نخستین دانش آموز ایرانی نمره کامل را بدست آورد. مریم میرزا خانی نخستین دانش آموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت او سپس در سال 1999 مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه صنعتی شریف و دکترای خود را در سال 2004 از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مک  مولن از برندگان مدل فیلدز گرفت .

ازمریم میرزا خانی به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده سال 2005 از سوی نشریه پاپیولارساینس در امریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد.

مریم میرزا خانی از شهریور سال 87 (اول سپتامبر 2008 ) در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر ریاضیات بود پیش از آن او استاد دانشگاه پرینستون بود .

روز تولد مریم میرزا خانی 22 اردیبهشت (12 ماه مه ) از سوی اتحادیه بین المللی انجمن های ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران بعنوان روز زن در ریاضیات نامگذاری شد .

من درمورد این ریاضیدان با وقار و فروتن زمانیکه در قید حیات بودند مقاله ای نوشتم با عنوان “مریم میرزا خانی و شهود هندسی قوی ” که در سایت خودم و ویدئو آن در یوتیوب موجود است همچنین در قسمت هشتم سلسله بحث های ری و روم و بغداد به ایشان اشاره کردم ( نقل از همیشه بهار).

مشغله ذهنی مریم میرزا خانی از همان سالهای دبیرستان موضوعاتی چون گراف و مسائل آپولونیوس  بود گراف مدل ریاضی است. برای یک مجموعه گسسته که اعضای آن به طریقی به هم مرتبط هستند و مسائل آپولونیوس اشاره به تعدادی مسئله در هندسه اقلیدسی است که درآنها نحوه رسیم یک  دایره با سه ویژگی خاص مورد پرسش قرار میگیرد. مشغله ذهنی مریم میرزا خانی از آن همان سالهای دبیرستان موضوعاتی چون گراف و مسائل آپولونیوس بود . وی با ورود به دانشگاه هاروارد به سطوح هذلولی هم توجه نشان داد سطوحی که ازیک هندسه غیراستاندارد برخوردارند و آنها را نمیتوان در فضای عادی ساخت .

برای اینکه تصور دقیق تری از کارهای او بویژه کنکاش در رفتارهای توپ بیلیارد هنگام حرکت روی میز و برخوردش به لبه میز از جمله کارهای اوست برای اینکه تصور دقیق تری از کارهای او داشته باشیم آشنائی با هندسه غیراقلیدسی که کشف آن اثری شگرف بر تفکر انسان داشته ضروری است . در هندسه اقلیدسی تنها و تنها یک خط موازی با یک خط مشخص میتواند از یک نقطه ثابت عبور کند. اما در فضای هذلولی غیراقلیدسی تک بیشماری از خطوط موازی میتوانند از یک نقطه ثابت عبور کنند.  در هندسه بیضوی ریمانی اما از یک نقطه ناواقع بر یک خط نمیتوان یک خطی  به موازات خط مفروض رسم کرد . هندسه اقلیدسی فضای را مفروض می گرفت که هیچگونه خمیدگی و انحنا نداشت اما نظام هندسی لوباچفسکی و ریمانی این خمیدگی را مفروض گرفتند . این توضیحاتی در خصوص حوزه کار مریم میرزا خانی بود. در هندسه های نااقلیدسی به قول ایشان برخلاف هندسه اقلیدسی جمع زوایای مثلث برابر با 180 درجه نیست در هندسه بیضوی مجموع زوایای یک مثلث بیشتر از 180 درجه است .

یاد آن ریاضیدان فروتن و با وقار به خیر.

 

 

ژاله کاظمی بانوی دوبله ایران

زهرا کاظمی آزاد(ژاله کاظمی ) سال  1322 بدنیا آمد و 1383 درگذشت. وی در کودکی پدر و مادرش  را از دست داد و با برادر بزرگش که در آبادان کارمند شرکت نفت بود زندگی میکرد. او از نوجوانی در برنامه های تئاتر و شعر و ادب رادیو محلی آبادان شرک میکرد. سال 1337 به تهران نقل و مکان کرد و گویندگی و دوبلاژ را در دستور کار خود گذاشت. در 18 سالگی سفری به رم کرد، جائی که دوبله فیلم زبان فارسی توسط تعداد از ایرانیان مقیم ایتالیا از اوایل دهه 1330 آغاز شده بود. ژاله کاظمی طی شش ماه اقامت در آنجا در کنار پیشگامان دوبله مثل منوچهر زمانی ، حسین سرشار و نصرت کریمی در زمینه دوبله فعالیت کرد و تجربه اندوخت .

در دهه 1340 که دوران طلائی دوبله در ایران خوانده میشود، او بر قله این حرفه ایستاد و معتبرترین زن گوینده فیلم بوده و یکی از چند دوبلور درجه اول بود. وی علاوه بر گویند گی در زمینه مدیریت دوبلاژ هم فعالیت داشت . ژاله کاظمی به جای بسیاری از ستاره های سینما صحبت کرده است ازجمله جولی اندورز در اشکها و لبخندها ، ویوین لی در اتوبوسی بنام هوس ،الیزابت تیلور در چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد و فیلم گربه روی شیروانی داغ . جولی کریستی در دکتر ژیواگو و تمام فیلم های سوفیا لورن . ژاله کاظمی همزمان با کار به تحصیل هم ادامه داد از دانشگاه ملی در رشته علوم سیاسی لیسانس گرفت و از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی با بورس تلویزیون فوق لیسانس تعلیم و تربیت. وی همچنین در کنار گویند گی و دوبلاژ کار اجرای تلویزیون را هم تجربه کرد معروف ترین برنامه تلویزیونی او” شما و تلویزیون” نام داشت .

ژاله کاظمی بعدها در برنامه های ادبیات امروز و ادبیات جهان ، و ادبیات کلاسیک و مجله های تصویر زمان و مجله تصویرهنر، این کار را دنبال کرد . در سالهای آخر فعالیت خود در تلویزیون مدیر اجرائی چندین برنامه تلویزیونی هم بود . انقلاب که شد به امثال وی میدان داده نشد اما گاهی گفتار متن برخی از برنامه ها درباره سینما را میخواند. گوینده چند فیلم مستند بود و در پی موفقیت نمایش نسخه با زیر نویس فیلم دیگران آلخاندرو آمنا بار که در سینماهای تهران نمایش داده شد. بعد از آن در دوبله فارسی این فیلم  به جای نیکول کیدمن بود. آخرین بار با صدای آرام بخش خود در فیلم ساعت ها، به جای نیکول کیدمن صحبت نمود.

ژاله کاظمی نقاشی هم میکرد و در سالهای پس از انقلاب دوباره آن را از سر گرفت. سال 1362 اولین نمایشگاه آثارش را برگزار کرد و بعد از آن آثار او در چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی در ایران و امریکا به نمایش درآمد . اولین نمایشگاه نقاشی او در واشنگتن با استقبال زیادی روبرو شد و روزنامه واشنگتن پست در مقاله ای با عنوان تعویض اسب ها نوشت : آدمی که گوینده فیلم و مجری تلویزیون بوده حالا رنگ و بو و عطر صدایش را به بوم نقاشی منتقل کرده است .

ژاله کاظمی در بیش از صد فیلم صحبت کرده به جای بسیاری از هنر پیشگان گویند گی کرده است . بغیر از فیلم های خارجی ، در فیلم های فارسی هم به جای ایرن ، پوران، فروزان ، شهین ، کتایون ، پوری بنائی درعروس فرنگی و خداحافظ تهران و قیصر، آذر شیوا ، فرزانه تاییدی ، زری خوشکام ، فرشته جنابی ، ژاله سام ، شهرزاد در( قیصر ، طوقی ، داش آکل ) ، شهناز تهرانی ، گلی زنگنه ، گوگوش ، نوری کسرایی ، ژاله کریمی ، پروانه معصومی (در فیلم رگبار ،غریب ،کلاغ و مه ، سوخته دلان و امام علی ) ، هما روستا ( ملک خاتون) مهتاج نجومی (این خانه دور است )، شهلا میربختیار (پاییز صحرا )،  فاطمه معتمد آریا (ریحانه ) و خیلی های دیگر ژاله کاظمی صحبت کرده است .

بانوی دوبله ایران و هنرمند اعماق و راز نشان داد تنها صداست که می ماند او 12 فروردین سال 83 به میهمانی خاک رفت .

 

خانم عاطفی آن قصه گوی مهربان

مولود عاطفی ایزدی گوینده برنامه های رادیو ایران و نخستین بانوی قصه گوی کودکان و نوجوانان ایران بود. علاقه و توانائی او در اجرای کوتاه و بلند برای جمع از همان کودکی پیدا بود و درنهایت نیز او راهی مدرسه تربیت معلم تهران شد. خانم عاطفی بدنبال فراخونی مبنی بر نیاز رادیو ایران به یک گوینده دایمی زن در آزمون سراسری این سازمان شرکت کرد و نتیجه ای درخشان گرفت و بلافاصله او را به این سمت گماردند.

وی طی سالیان متمادی گوینده اصلی برنامه های رادیو ایران بود و شامگاه هر یکشنبه برنامه ویژه ای را تحت عنوان با آثار ادبیات جهان آشنا شوید در نهایت تسلط و زیبائی اجرا میکرد. او از معدود گویندگانی بود که خیلی زود توانست به بخش خبر رادیو راه یابد و به خواندن اخبار بپردازد .

شاهکار اصلی خانم عاطفی این بانوی فرهیخته و خوش آوا قصه گفتن برای بچه ها بود که تنها اندکی پس از پیوستن به رادیو شروع شد و پا گرفت وبه سرعت رشد کرد. وی در سراسر ایران طرفداران زیاد پیدا کرد.  به دنبال این موفقیت در سال 1339 با دعوت رسمی یک سازمان فرهنگی امریکائی  برای مدت سه ماه به خاک امریکا کشانده شد. زمینه مطالعه و تحقیق درزمینه داستانهای کودکان و نوجوانان را در سطح جهانی پیش رویش باز کرد. او که رفته رفته به شیوه های مختلف قصه نویسی و قصه گویی کودکان و نوجوانان تسلط بیشتری پیدا می کرد، به نقاط مختلف ایران سفر کرده و بخش های مخصوص کتابخانه کودکان و نوجوانان را در کتابخانه اصلی هر شهر دایر می نمود. به دنبال کوشش پیگیر او در این راستا بود که تلویزیون ملی ایران مسئولیت اجرای برنامه روزانه ای را در همین زمینه به دستهای توانای او سپرد. این چنین شد که خانم عاطفی با شخصیتی جذاب ، صدای دلنشین ، وقار و متانت کم نظیرش قلب اعضای خانواده های ایرانی را تسخیر کرد. خانواده ها در ایران وی را خیلی دوست داشتند. او نخستین بانوی قصه گوی کودکان و نوجوانان ایران بود .

خانم عاطفی نیز در سال 57 ایران را ترک کرد و بعدها در غربت بیمار شد. در سال 1381 در یک فراموشی چشمگیر بی آنکه خاطره ای از آن همه زیبایی آفرینی به یاد داشته باشد به فراموشی دچار شد و بعد از چند روز بیهوشی درگذشت .

 

پرستو فروهر

پرستو فروهر زاده 1341 در تهران در شمار کسانی است که بر اندوه غلبه کرد و بعد از آن بیداد گران ، قتل فجیع پدر و مادرش دوباره سرپا ایستاد. او هنرمند است و دادخواه .آثار هنری ایشان در ایران ، آلمان ، امریکا ، ترکیه و انگلیس و روسیه نمایش داده شده است. آثارش عموما بازتاب نقادانه ایست از بستر سیاسی ایران و همچنین پیچیدگی های سنت و فرهنگ و آثار این پیچیدگی ها بر هویت فردی.

پرستو در فاصله سالهای 1363 تا 1369 مشغول به تحصیل در رشته هنر بود و مدرک کارشناسی خود را از این رشته از دانشگاه تهران دریافت کرد. او همچنین کارشناسی ارشد خود را در رشته هنر در سال 72 از دانشگاه اوفن باخ در آلمان گرفت .

کارهای ایشان عموما مربوط به تجربه های شخصی او در ارتباط با هویت فردی و واکنش وی به تغییرات و استحاله فرهنگ معاصرایرانی در بستر سیاسی است .

سال 1380 قاتلین پدر و مادرش در ایران از برگزاری نمایشگاه عکس او به عنوان نقطه کور جلوگیری کردند. آنچه میخواست نمایش دهد چی بود؟ تصاویری از فیگورهای بدون صورت که چادر به سر کرده بودند . در واکنش به این ممانعت روز افتتاحیه پرستو فروهر تصمیم گرفت با قاب های خالی نمایش را برگزار کند. از جمله آثار و کارهای وی کتاب “سرزمینی که پدر و مادرم درآن به قتل رسیدند” را به فارسی و آلمانی ، مجموعه ای از شعرهای برگزیده مادرش پروانه فروهر با عنوان “شاید یک روز و بخوان بنام ایران” که روایتی از زندگی سیاسی پدر و مادرش می باشد انتشار داد.

ایشان تاکنون چندین نمایشگاه نقاشی و طراحی و چیدمان را هم با موضوع حقوق بشر و حقوق زنان در جشنواره های گوناگون در برلین ، در موزه زنان در شهر بن ، فرانکفورت ، استانبول ، بمبئی ، نیویورک و چند شهر دیگر برپا کرده است .

خانم پرستو فروهر در خانواده ای مبارز و پر از مهر و ادب رشد کرده بود مادرش مبشّر شور و شادی و بهار سروده بود:

گره بگشای ز رخ

دل من می گوید

با بهاری که ز ره می آید

رعد خواهد غرید

ابر خواهد بارید

دشت خواهد روید

در آستانه 4 سالگی وی پدرش از زندان قزل قلعه برایش نوشته بود :

دخترکم پرستو، امروز چهارمین سال زندگی تو آغاز میشود و من دور از تو در زندان به سر میبرم، حتی نگذاشتند برای چند لحظه روی قشنگت را ببینم و غرق بوسه کنم . شاید تو هنوز ندانی زندان چگونه جایی است و از اینکه در چنین روزی پدرت در کنار تو نیست و به شادیت  نمی کوشد، گناهکارش بشماری. اما امیدوارم وقتی بزرگ شدی و این نوشته کوچک را خواندی از آنگونه انسان هایی باشی که به دیگران بیش از خود می اندیشند و از اینکه بارها به زندان رفته تا دیگران آزاد باشند احساس سرافرازی کنی . دخترم ایران را دوست بدار همچنان که من و مادرت دوست میداریم .

می بوسمت ساعت نه و نیم روز 13 فروردین سال 1344 زندان قزل قلعه

سیمین غانم

سیمین غانم زاده 1323 در تنکابن خواننده ایرانی است و آثار زیبایی به جا گذاشته است ازجمله : گل گلدون من ، سیب ،مرد من ، پرنده ، قلک چشات

سیمین از نه سالگی در جشن های مدرسه میخواند و درسال 1341 در مسابقه های آموزشگاههای  ایران در رشته آواز اول شد . نخستین اجرای تلویزیونی ایشان ترانه موج خروشان با تنظیم مرتضی حنانه در سال 1347 بود . سیمین غانم فعالیت رسمی خودش را از 25 سالگی در سال 48 آغاز کرد وی دوره موسیقی سنتی و ردیف را زیرنظر محمود کریمی گذراند مدتی نیز نزد مرتضی حنانه قواعد موسیقی و سولفژ را آموخت و با علی تجویدی در زمینه موسیقی کار کرد .

مردم می گفتند صدای زیبای او تا حدود زیادی دلکش را تداعی میکند سیمین غانم در چارچوب موسیقی کلاسیک ایرانی باقی نماند. وی گام در راه موسیقی پاپ اما از نوع مایه دار آن نهاد و در این راه از حمایت آهنگ سازان توانایی مثل بابک بیات ، فریبرز لاچینی و دیگران بهره مند شد. گرچه او آثار آهنگسازان کلاسیک ایران از قبیل علی تجویدی و همایون خرم را نیز به زیبایی تمام اجرا کرده اما شهرت او را باید ناشی از کارهای پاپ او دانست . صدای سیمین غانم در محدوده کنترآلتو قرار میگیرد. او بم ترین صذا را در میان خوانندگان زن داشت. در موسیقی کلاسیک ایران صدای هایده نیز از نمونه های کنترآلتو است .

.صدای سیمین غانم در محدوده کنترآلتو قرار میگیرد صدای گیرا ، قوی ، پرطنین

او دربیان و القای اوج و حضیض های عاطفی بسیار تواناست . قلک چشات، نخستین ترانه سیمین غانم به سبک جدید بود. این ترانه مدتها در ایران اولین صفحه روز بود.

شعر ترانه قلک چشات،. سروده سعید دبیری است و آهنگ آن را فریبرز لاچینی ساخته است. ترانه گل گلدون من، زیباترین ترانه سیمین است سروده فرهاد شیبانی و ساخته فریبرز لاچینی با تنظیم فریدون شهبازیان .

زنانی که شکست را شکست دادند  قسمت یازدهم

زنانی که شکست را شکست دادند قسمت دهم

زنانی که شکست را شکست دادند

قسمت دهم :

پوران بازرگان 

پوران بازرگان ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۶ در مشهد بدنیا آمد و ۱۵ اسفند ۱۳۸۵ در پاریس درگذشت. او اولین زنی بود که در سال ۱۳۴۸ به مبارزه چریکی  پیوست.  وی در همان سال با محمد حنیف نژاد ازدواج کرد .

پوران بازرگان متعلق به نسلی از زنان پیشتاز بود که علیرغم محدودیتهای خانوادگی و اجتماعی از چالش علیه سنت ها و پیش داوری ها نهراسیدند، علیه قید وبندها شجاعانه ایستادند و زندگی و مبارزه شان  در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی  و سیاسی آن هم در جامعه و در زمانه مردسالار، الگویی برای دیگران بود. خودش می گفت دو چیز همیشه مرا آزار می داد. یکی اینکه از بچگی هر وقت میخواستم در کوچه بازی کنم مرا از بسیاری از کارها منع میکردند. نباید بالای درخت می رفتم چون دختر بودم ،نباید از جوی می پریدم چون دختر بودم ، نباید شنا میکردم چون کار پسرها بود و دوم مسئله ادامه تحصیل ام بود.

بعد از سال ۵۷ مرتجعین به وی که پیش از انقلاب مدیریت دبیرستان رفاه را برعهده داشت و کمک های پشت جبهه برای مبارزین را تامین میکرد سخت گرفتند و او حتی نتوانست به شغل قبلی خود و یا آموزگاری در مدارس برگردد.

بعد از انقلاب بزرگ ضد سلطنتی و در پیامد دستگیریهای سال پر تلاطم ۶۰ ، پوران بازرگان هم مثل خیلی های دیگر ناچار از ایران رفت. وی و تراب حق شناس که اواخر پاییز سال ۵۳ با هم ازدواج کرده بودند، فروردین سال ۱۳۶۱ از طریق مرز کوهستانی خود را به ترکیه رساندند و بعد از یکماه زندگی سخت و تحت نظر بودن سرانجام توانستند به پاریس بروند و بعدها نشریه اندیشه و پیکار را منتشر کردند.

خانواده پوران نیز از قربانیان شاه و شیخ بودند. در مرداد سال ۵۴ فاطمه امینی دبیر زبان دبیرستان رفاه و همسر برادرش منصور بازرگان،  در زیر شکنجه جان باخت . زمستان سال ۵۵ خواهرش حوری بازرگان به همراه همسرش مرتضی خاموشی در مرز بازرگان توسط ساواک کشته شدند. در ۱۲ اردیبهشت ۶۱ ایران بازرگان به همراه دخترش فرشته اظهری و خیلی های دیگر در حمله به خانه تیمی یوسف آباد جان باخت. دو هفته بعد خواهرکوچکترش توران بازرگان در درگیری کشته شد. منصور بازرگان برادر کوچکتر پوران هم در عملیات فروغ در تیرماه سال ۶۷ جان باخت .

پوران بازرگان به نسلی از زنان تعلق داشت که دوره ای از تاریخ ما را محک زدند. زنانی که مرزها را شکستند و بندها را گسستند.

نسرین معظمی گلپایگانی 

نسرین معظمی زیست شناس  و میکروب شناس ایرانی است. وی روی ریزجلبک ها یا میکروآلگا، تحقیق میکند. برای آشنائی با موضوع کار ایشان خوب است کمی در مورد ریزجلبک ها بدانیم. اولین موجوداتی که در کره خاکی شکل گرفته اند میکروآلگا و یا ریزجلبک ها هستند. جلبک های ذره بینی کوچک و بسیار کوچکی که اندازه شان از چند میکرومتر تا چند صد میکرومتر متغیر است. ریز جلبک ها حدود سه میلیارد سال پیش از انسان در زمین زندگی میکردند و نه تنها اتمسفر را ساختند و تولید اکسیژن می کنند بلکه بنیان زنجیره ای غذا را هم تشکیل میدهند. این گونه های تک سلولی که مجموع توانمندیهای سلول گیاهی، سلول حیوانی و میکروارگانیسم را در خود دارند و بسیار جان سخت هستند. هم در آب شیرین و هم در آب دریا یافت می شوند و به صورت تکی ، زنجیره ای و یا گروهی زندگی میکنند. ریزجلبک ها نقش مهمی را در چرخه حیات کره زمین ایفا میکنند. توانائی فتوسنتز را هم دارند یعنی نور خورشید را جذب میکنند، با انرژِی آن کربن دی اکسید و آب را ترکیب و قند می سازند که ماده ای حاوی انرژی شیمیایی قابل استفاده برای جانداران دیگر است. ریزجلبک ها مهمترین تثبیت کننده های کربن دی اکسید در زمین هستند و در لایه سطحی همه آبها وجود دارند.

موضوع پژوهش زیست شناس و میکروب شناس ایرانی دکتر نسرین معظمی همین ریزجلبک ها یا میکروآلگا است . ایشان از آغاز بر این نکته پای فشرد که تراکم ریزجلبکها در سواحل ایرانی خلیج فارس و دریای عمان بسیار زیاد است و در زمین های لم یزرعی که به درد کشاورزان نمیخورند مانند بخش عمده ای از جنوب ایران ، میتوان ریز جلبک پرورش داد. در این زمینه سالهاست پروژه ای را با چندین و چند تیم پیش میبرند. ایشان مرکز پژوهشهای بیوتکنولوژِی خلیج فارس را در قشم سامان داد و به کار روی ریزجلبک ها پرداخت، بویژه روی بخشی از صنعت تولید دارو و واکسن های نوترکیب که از ریزجلبک ها میتوان بدست آورد.

دکتر نسرین معظمی با پژوهش های خود نشان داد که امکان تولید برخی از فراورده ها مثل دارو ، لوازم آرایشی و بهداشتی ، خوراک دام و طیور و آبزیان از ریزجلبک ها وجود دارد و این گونه های تک سلولی می توانند منبع مناسبی برای تامین محصولات جایگزین باشد بویژه که برای پرورش آنها نیازی به آب شیرین و خاک حاصلخیز نیست .

دکتر نسرین گفت که پروژه ما با شناسائی میکروآلگا یعنی ریزجلبک ها در خلیج فارس شروع شد از آزمایشگاه تا تولید مقدماتی برای تولید سوخت دیزل و اتانول و الان طراحی صنعتی که داریم می کنیم و آن روغنی است که میتونه تبدیل بشه به سوخت هواپیما ، سوخت دیزل ، گازوئیل و بنزین .

در اواخر دهه پنجاه رشته ای بنام بیوتکنولوژی وجود نداشت و تنها شاخه ای از فناوری بود که داشت در دنیا شکل میگرفت. دکتر نسرین معظمی جزو اولین نسل فارغ التحصیلان این رشته بود. او دکترای خود را در رشته میکروب شناسی از دانشگاه لاوال کانادا دریافت کرد و در بازگشت به ایران مدیر گروه بیولوژیکی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی شد. مرکز پژوهش های بیوتکنولوژی خلیج فارس یادگار این بانوی پژوهشگر است. اولین کنگره ملی فناوری زیستی همچنین کنگره منطقه ای بیوتکنولوژی را در ایران او برگزار کرد تا این رشته هرچه بیشتر در سطح کشور مطرح شود. دکتر نسرین معظمی گلپایگانی پیشگام زمینه بیوتکنولوژی و سوخت بر اساس ریزجلبک ها در ایران است. ایشان چندین جایزه از جمله نشان نخل آکادمیک فرانسه را دریافت کردند.

نسرین خسروی ، تصویرگر شادیهای کودکانه

نسرین خسروی تصویرگر ایرانی کتابهای کودک و نوجوان، آذر سال ۱۳۲۹ در تهران بدنیا آمد. سال ۵۸ از دانشکده هنرهای زیبا در رشته گرافیک فارغ التحصیل شد. او گرچه در حوزه های نقاشی و گرافیک فعالیت داشت و در دانشگاهها و دانشکده های هنری تدریس می کرد اما عمده فعالیت و شهرتش در دنیای کودکان و نوجوانان بود. وی در اردیبهشت سال ۸۹ در کانادا درگذشت .

مواظب بند کفش هاتون باشید ، کدو قلقله زن ، سفید برفی ، بیایید با هم زندگی کنیم ، زنبور عسلی بنام وزوزی ، سنجاب آشپز، تا مدرسه راهی نیست ، بچه ها دلم براتون تنگ میشود ، ستاره کوچولو ، کارآگاه بچه ها ، دختر باغ آرزو ، تکه ای آواز تکه ای مهتاب،  دنیای رنگها،  ستاره کوچولو، راز آن درخت ، هوای بچگی، پولک مار ، رنگین کمان از جمله کتابهاست که با تصویرگری آن هنرمند ارجمند طی بیش از سه دهه منتشر شده است .

لیلیت تریان و تجسم سکوت 

لیلیت تریان که شانزده اسفند سال ۹۷ به میهمانی خاک رفت، مادر مجسمه سازی ایران بود. این هنرمند ارجمند ایرانی ۱۰ دی ۱۳۰۹ از پدر و مادری ارمنی در محله نادری تهران و در خانواده ای هنردوست به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه بمدت یکسال در رشته نقاشی، نقاشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت . سپس در سال ۱۳۳۱ برای تکمیل تحصیلات به مدرسه عالی ملی هنرهای زیبای بوزار پاریس رفت .

لیلیت تریان در سال ۱۳۳۹ از مدرسه عالی ملی هنرهای زیبا مدرکی برابر دکترا گرفت. پس از بازگشت به  تهران بین سالهای ۱۳۳۹ تا حول و حوش انقلاب در دانشکده هنرهای تزیینی به تدریس پرداخت.

لیلیت تریان پیش از انقلاب در برنامه ریزی درسی دانشکده تازه تاسیس هنرهای تزیینی نقش موثری داشت و از طرفی کارگاه ریخته گری این دانشکده را نیز تاسیس کرد.

با روی کار آمدن مرتجعین در میهن ما به هنرمندانی مانند او جفا شد. لیلیت تریان ریاست دانشکدهٔ دانشکده هنرهای تزیینی را کنار گذاشت. او بناچار سال ۵۷ خانه پدری اش را به کارگاه هنر تبدیل کرد. اگرچه بین سالهای ۷۱ تا ۷۸ در رشته طراحی و مجسمه سازی آموزش می داد اما حدود ۱۴ سال عملا از آن همه خلاقیت استفاده نشد.

از لیلیت تریان شنیده شد که : من مجسمه مادر و بچه را که با گچ ساختم، تحت تاثیر بدنیا آمدن یک نوزاد در فامیلمان. مادر نوزاد همواره او را درآغوش خود داشت. دیدن این لحظات حس ساختن این مجسمه را در من ایجاد کرد. البته از گلها هم زیاد الهام میگیرم .

او میگوید: آگوست رودن یک مجسمه دارد بنام “کسی که راه میرود “فرانسه که بودم آن را به آتلیه آورده بودند که ما از روی آن کار و کپی کنیم. این مجسمه بقدری نسبت به  محیط بزرگ بود که عظمت آن ، مرا مرعوب خود کرده بود .

پیکره یپرم خان از رهبران نظامی انقلاب مشروطه در محوطه کلیسای مریم مقدس در تهران و پیکره یادبود مسروپ ماشتوتس پدید آور الفبای ارمنی  در یکی از کلیساهای تهران کار اوست.

نقش لیلیت تریان در تاریخ مجسمه سازی ایران و همچنین تاثیری که در پرورش نسل بعدی مجسمه سازان و پرورش شاگردانش از جمله پرویز تناولی داشت قابل انکار نیست .

هاجر تربیت 

هاجر تربیت که سال ۱۲۸۴خورشیدی بدنیا آمد و پنج سال پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۲درگذشت، جزو بانوانی بود که نماینده تهران در دوره های بیست و یکم و بیست و دوم مجلس شورای ملی شدند. او یکی از زنان فعال و متجدد زمان خود بود .

هاجر تربیت همسر محمدعلی تربیت از آزادیخواهان و روشنفکران آذربایجان و از فعالان انقلاب مشروطه بود. وی از سال ۱۳۱۰ بمدت ده سال مدیر مدرسه دوشیزگان در تبریز شد و سالها مدیریت    دارالمعلمات تهران، دانشسرای مقدماتی دختران را برعهده داشت. او از کسانی بود که روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ در مراسم کشف حجاب دانشسرای تهران خطابه ای ایراد کرد. بعدا که رضا شاه در سال ۱۳۱۸ دستور داد تا مسئولیت مدارس خارجیان فقط بر عهده ایرانیان باشد، هاجر تربیت به ریاست دبیرستان آمریکایی ها، مدرسه نوربخش منصوب شد و در کنار صفیه نمازی و فاطمه سیاح حزب زنان ایران را تشکیل داد. او با ایجاد مجالس سخنرانی ، نمایش ها ، کلوپ های ورزشی ،کتابخانه و کلاسهای اکابر به توسعه فعالیتهای زنان پرداخت. او چندین بار از تریبون مجلس سخنرانی کرد و موضوعات زیر را به بحث گذاشت : اهمیت اعلامیه حقوق بشر، نقص بهداشت علیرغم تبلیغات دروغی که اینجا و آنجا می شود ، تحصیل جوانان در خارج و بازنگشتن بسیاری از آنان به میهن خود، لزوم شرکت زنان در کلاسهای مبارزه با بیسوادی، اهمیت کتاب و تاسیس کتابخانه عمومی.

او بارها در مجلس از بیسوادی  زنان و نداشتن ماماهای تحصیل کرده شکایت کرد.

هاجر تربیت بر لزوم سهیم شدن زنان روستائی در درآمد مزارعی که روی آن کار میکردند و نیز سهیم شدن زنان در دارائی خانواده تاکید داشت و بارها این مطلب را از تریبون مجلس بیان کرد.

او که به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی مسلط بود، یکی از دغدغه های اصلی اش آموزش و تربیت دختران ایران بود و اینکه درس بخوانند و علاوه بر زبان فارسی زبانهای دیگری را هم یاد بگیرند تا از قافله پیشرفت عقب نمانند.

مونا جراحی و امواج تراهرتز

فیزیکدان ایران پروفسور مونا جراحی متولد ۱۳۵۵ خورشیدی در سن بیست و یک سالگی از دانشگاه صنعتی شریف مهندسی الکترونیک گرفت و سپس تحصیلات خود را در دانشگاه استنفورد و دانشگاه برکلی کالیفرنیا ادامه داد. او در حال حاضر استادیار مهندسی برق دانشگاه میشیگان است که در کنار آن آزمایشگاه تراهرتز را هم رهبری میکند. مونا جراحی در گسترش دانش پلاسمونیک و ساخت وسایل نانو الکترونیک و نانو فوتونیک و صنعتی کردن فناوری تراهرتز که برای تصویربرداریهای دقیق بکار می آید تلاش بسیار کرده است.

وی تاکنون جوایز متعددی را برده و دارنده المپیاد طلای فیزیک هم میباشد. برای پی بردن به کار مونا توضیح اینکه فرکانس ارتعاشی بیشتر مولکولها در حوزه تراهرتز است. در فیزیک تابش تراهرتز قسمتی از امواج الکترومغناطیسی است که بین دو طیف تابشی مادون قرمز و ریز موج یعنی امواج رادیوئی قرار میگیرد و برخی ویژگی های خود را در هرکدام از آنها نشان می دهد و مثل اثر انگشت که برای هر فردی منحصر بفرد میباشد، فرکانس ارتعاشی هر مولکول و ماده شیمیائی هم منحصر بفرد است. از همین رو با اندازه گیری طیف الکترومغناطیسی مواد ناشناخته، در حوزه تراهرتز، می توان به ماهیت شیمیایی آنها پی برد.  به خاطر همین در تشخیص بیماریها و مصارف داروئی و صنایع غذائی و غیره کارایی دارد .

مونا اولین ایرانی است که در شمار ۱۰۲ استعداد فرهیخته و نخبهٔ سال ۲۰۱۹ معرفی شدند .

معصومه سیحون و مرثیه برای خودش 

هنرمند نقاش معصومه سیحون “منیر نوشین”  از پیشکسوتان هنرهای تجسمی در ایران و مدیر قدیمی ترین نگارخانه کشور، گالری سیحون بود. وی نقش برجسته ای در معرفی  استعدادهای هنری ایران داشت و پیشینه فعالیت هنری او به حدود نیم قرن میرسید. نمایشگاه خوشنویسی را در ایران برای اولین بار معصومه سیحون باب کرد و کارهای علی اکبر یاسمی، رسام ارژنگی را او معرفی نمود. در گالری سیحون برخی از مهمترین  نقاشان معاصر ایرانی بالیده و معرفی شدند از جمله پرویز تناولی ، سهراب سپهری، رضا مافی، اردشیر موسس، بهمن موسس، جعفر روحبخش، فرامرز پیلارام  آیدین آغداشلو، فریدون آو، حسین کاظمی، محمد احسائی، لیلی متین دفتری، مکرمه قنبری، مریم جواهری، ژازه طباطبائی، طلیعه کامران، بهجت صدر، پروانه اعتمادی، مرتضی ممیز، کامبیز درمبخش، هانیبال الخاص، مسعود عربشاهی، علیرضا اسپهبد، بهرام عالی وندی، گارنیک درهاکوپیان، سیراک ملکوتیان، پرویز کلانتری، رضا بانگیز، جمال بخش پور، هوشنگ پزشک نیا، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، قاسم حاجی زاده، واحد خاکدان، بهرام دبیری، عربعلی شروه، حجت الله شکیبا، کوروش شیشه گران، علی اکبر صادقی، علی اکبر صفائیان، کامبیز کاتوزیان، حسین زنده رودی و خیلی های دیگر.

معصومه سیحون در سال ۱۳۱۳ در شهر رشت چشم به جهان گشود و ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ درگذشت . سال ۱۳۳۵ به دانشکده هنرهای زیبا راه یافت و آشنائی اش با معمار و تندیس ساز نامدار هوشنگ سیحون که در آن دوران ریاست دانشکده را برعهده داشت به ازدواج انجامید. هوشنگ سیحون طراح بنای یادبود آرامگاه  ابوعلی سینا، خیام، نادرشاه افشار، فردوسی، و کمال الملک است .

معصومه سیحون این زن هنرمند در دستگیریهای سال ۶۰ بخاطر مخالفت با سیاست های رژیم، در زمینه میراث فرهنگی و هنری ایران، با وجود بیماری قلبی بمدت یکسال در زندان اوین حبس کشید. چند سال پیش از آنکه مرگ را در آغوش گیرد و به یادگار ها بپیوندد بخشی از تابلوهایش با عنوان” مرثیه ای برای خودم ” در گالری سیحون به نمایش گذاشته شد. در میهن استبداد زده ما هنرهای تجسمی مدیون تلاشهای اوست.