زنانی که شکست را شکست دادند
قسمت هشتم
۴۷. صدیقه سامی نژاد/ نخستین زن بازیگر ایرانی!
صدیقه سامی نژاد، روح انگیز، نخستین زن هنرپیشه اولین فیلم ناطق ایرانی بنام دختر لر، زاده شهرستان بم بود. او در نوجوانی ازدواج کرد و با همسرش به هندوستان رفت. چندی بعد در بمبئی، عبدالحسین سپنتا اقدام به ساختن فیلم دختر لر کرد و صدیقه سامی نژاد برای نقش نخست فیلم برگزیده شد. در آن روزگار که چادر و چاقچور همه جا بود، هیچ زنی قبول نمی کرد جلوی دوربین برود تا تصویرش بر پرده بیفتد، اما صدیقه پذیرفت. داستان دختر بر اساس یک قصه عامیانه بنام جعفر و گلنار شکل گرفت. یک دختر لر بنام گلنار در منطقه تحت کنترل راهزنان مسلح به فرماندهی قلی خان در قهوه خانه کار میکند و در آنجا با مامور دولت بنام جعفر آشنا میشود و میخواهد که با او ازدواج کند فیلم دختر لر پس از مشکلات بسیار در آبان ۱۳۱۲ در مایاک و سپه که دو سینمای معروف آن زمان تهران بودند به نمایش درآمد و مورد استقبال تماشاگران سینمای آن روزگار قرار گرفت . صدیقه سامی نژاد، در فیلم شیرین و فرهاد هم بازی کرد اما با سختی های زیادی که کمترین آن جدایی و تنهائی بود روبرو شد . آشنا و فامیل او را ترک کردند. همسرش هم او را رها کرد و پیوندهای بعدی نیز از جمله با نصرت الله محتشم به سرانجام نرسید. سال ۱۳۴۹ هنگامی که وی برای فیلم مستند سینمای ایران از مشروطه تا سپنتا در مقابل دوربین نشست به سختی گریست بر مسائلی که در زندگی بر او گذشته بود. وی ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ از دنیا رفت .
۴۸. مریم فیروز
مریم فیروز سال ۱۲۹۲ خورشیدی در کرمانشاه بدنیا آمد و اواخر سال ۱۳۸۶ درگذشت. او نخستین زنی بود که عضو هیئت سیاسی یک حزب در ایران شد. پیشینه اشرافی ،رفتار سنت شکنانه، آشنائی با نخبگان فرهنگی و ادبی وقت چهره ای متفاوت به او میداد، بویژه که سالیان دراز در تبعید بود و بعد از انقلاب هم سالها در زندان بسر برد و سپس هفده سال در حبس خانگی .
مریم فیروز در رژیم پهلوی از مخالفان رژیم سلطنتی و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.او دختر شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما نخست وزیر ایران در دوران احمد شاه و خواهر نصرت الدوله فیروز و همچنین همسر نورالدین کیانوری از رهبران حزب توده بود .
مریم فیروز در مدرسه ژاندارک و دارالتعلیمات تحصیل کرد. منزلش محفل شاعران ، ادیبان و نویسندگان بود. نسبت اشرافی وی و اقدام جسورانه اش در پیوستن به جنبش مردم با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد. مریم فیروز در پی کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ پس از چند سال زندگی مخفی در سال ۳۵ مجبور به ترک ایران شد و اردیبهشت ۱۳۵۸ بعد از ۲۶ سال غربت و تبعید به میهن بازگشت و از همان سال تا دستگیری در سال ۱۳۶۱ مسئول تشکیلات دموکراتیک زنان ایران و سردبیر مجله زنان بود. بعدها در پی سرکوب حزب توده او هم به زندان افتاد. هفده بهمن سال ۱۳۶۱ دستگیر شد، سخت شکنجه اش کردند. او تمام دوران ۷ سال و یا به عبارتی ۹ ساله زندانش را در سلول انفرادی و در سخت ترین شرایط گذراند. او افزون بر چند ترجمه و مقاله، کتابی بنام چهره های درخشان نگاشته که شرحی است از فداکاری و حمایت مردم عادی از افراد سیاسی تحت تعقیب حکومت . خاطراتی هم بنام او هست ولی گفته بود از من نیست .
مریم فیروز زندگی خود را وقف آشنا کردن زنان به حقوقشان نمود. او به نسب اشرافی و قاجاری خود دست رد زد و به مزایای طبقاتی که داشت پشت کرد، اما بعدها در تشکیلاتی که به او منتصب بود
این نیت نیک در مقطعی تبدیل به اهرمی علیه دکتر محمد مصدق هم شد. مریم فیروز اواخر عمر در حبس خانگی بود و در آستانه ۹۵ سالگی درگذشت.
۴۸. پردیس ثابتی
پردیس ثابتی زیست شناس و عالم ژنتیک، الگوریتمی را طراحی نموده که اثرات ژنتیک بر تکامل بیماریها را نشان می دهد. وی هم اکنون استاد دانشگاه هاروارد است. در لیست صد نابغه برتر جهان دو ایرانی هم هستند. نفر دوازدهم دکتر علی جوان، کاشف لیزر گازی و نفر چهل و نهم خانم پردیس ثابتی است که با اعمال تغییراتی در ژنوم انسانی به دنبال ارائه شیوه کاربردی برای مصون ساختن افراد در برابر انواع بیماریهای کشنده است .
پردیس ثابتی دختر آقای پرویز ثابتی دو سال قبل از انقلاب در تهران بدنیا آمد و سال ۵۷ به همراه خانواده به فلوریدا مهاجرت کرد. او بعدأ زیست شناسی خواند و دکترای ژنتیک را در سال ۲۰۰۲ از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد. او علاوه بر اینکه یکی از چهره های نابغه جهان معرفی شده موزیسین هم هست و یکی از ترانه هایی که به زیبایی خوانده است هزاران روز نام دارد .
۴۹. شهناز آزاد و دغدغه آزادی حجاب
شهناز آزاد دختر میرزا حسن رشدیه، یکسال بعد از انتشار زبان زنان در اصفهان، ” نامه بانوان ” چهارمین روزنامه زنان در تهران را تاسیس کرد. گرچه نامه بانوان یکی از مهمترین اقدامات شهناز آزاد محسوب می شود اما وی سابقه حضور در انجمن های زنان از جمله انجمن بانوان و بانوئیان را نیز داشته است. این انجمن با تمرکز بر آزادی زنان و بخصوص رفع حجاب آغاز به کار کرد .
دغدغه آزادی حجاب، وی و همسرش ابوالقاسم آزاد را بر آن داشت که در سال ۱۳۰۲، نزدیک به صد سال پیش، مجمع کشف حجاب را در تهران تاسیس کنند. اما از آنجا که نظر دولت هنوز بر آزادی حجاب نبود، ابوالقاسم آزاد به خاطر آن تبعید و زندانی شد .
کار حرفه ای شهناز آزاد در عرصه روزنامه نگاری با نامه ای برای بانوان آغاز شد. وی انتشار این نشریه را در سال ۱۲۹۹ ، در حالی که ۱۹ سال داشت شروع کرد زیر عنوان نامه بانوان. در صفحه اول آن نوشته شده بود: این روزنامه برای بیداری و رستگاری زنان بیچاره و ستمکش ایرانی است . از شهناز آزاد در سالهای بعد از توقف انتشار «نامه بانوان» اطلاعاتی در دست نیست. وی در سال ۱۳۴۰ از دنیا رفت. شهناز آزاد رشدیه حجاب را از جمله عوامل عقب افتادگی زن ایرانی می دانست. او در نخستین شماره نامه زنان در مقاله تندی نوشت که چه چیز است که نمی گذارد و مانع میگردد با دیده بینائی خود ببینیم، با گوش شنوای خود بشنویم و با پای سالم خود در شاهراه ترقی قدم بزنیم. آن چیست؟ آن حجاب است، که ربطی به دین و آئین ندارد، موهومات است، قیدهای کهنه پرستی است. بالای لوگوی نامه زنان نوشته شده بود زنان نخستین معلم مردان هستند.
۵۰ . مهین اسکوئی تاثیرگذارترین زن تاریخ تئاتر ایران
مهین اسکوئی طاقانی کارگردان، مدرس تئاتر و مترجم آثار نمایشی، یکی از بنیانگذاران تئاتر آناهیتا بود. خاله او روحبخش و خواهرش پوران از خوانندگان قدیم ایران بودند. مهین اسکوئی در شانزده سالگی به عنوان بازیگر در تئاتر فردوسی که زیر نظر عبدالحسین نوشین فعالیت میکرد پا به صحنه گذاشت. او از نخستین زنان ایرانی بود که در صحنه نمایش ظاهر شد. وی در گروه نوشین با بازیگرانی مثل صادق شباویز، محمدعلی جعفری ، نصرت کریمی ،عزت الله انتظامی، لورتا ،توران مهرزاد، حسین خیرخواه ،حسن خاشع، محمد تقی کهنموئی و مصطفی اسکوئی همکاری میکرد. در همان دوران با مصطفی اسکوئی ازدواج کرد و پس از اجرای چند نمایشنامه به همراه او به فرانسه و سپس به مسکو رفت و در دانشکده هنرهای تئاتری مسکو، لونا چارسکی در رشته کارگردانی با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد و سیستم استانیسلاوسکی را هم در دانشکده مزبور آموزش دید. در این زمینه دیپلم افتخار گرفت. وی پس از شوروی به همراه همسرش مصطفی اسکوئی در آلمان اقامت گزید. پس از بازگشت به ایران با هم تئاتر آناهیتا را بنا گذاشتند . این زن فرهیخته و هنرمند تمام وقت خود را برای اتمام و تکمیل مجموعه آثار استانیسلاوسکی در ارتباط با بازیگری گذاشت. این آثار پس از تاسیس آناهیتا در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. از آثار ترجمه شده توسط او علاوه بر سه جلد آموزش سیستم استانیسلاوسکی میتوان به نمایش های در اعماق ، ییلاق نشین ها و فرزندان خورشید نوشته ماکسیسم گورگی ، سه خواهر ، خرس و خواستگاری اثر چخوف ، تاریکی های سرکش اثر بوئرو و فصل هایی از تاریخ تئاتر جهان اثر ماکوولسکی اشاره کرد . نمایشنامه هایی که مهین اسکوئی به عنوان کارگردان و بازیگر در آنها حضور داشت عبارتند از : خانه عروسک از هنریک ایبسن ، روبهک ها، اثر لیلیان هلمن ، تانیا از آربوزف ، صاحب مهمانخانه از کارلو گولدونی ، صاعقه از آستروفسکی ، و از این قبیل .
در آغاز تاسیس تلویزیون ثابت پاسال در سال ۱۳۳۷، شبکه دو سراسری فعلی، نمایشنامه زنده تلویزیونی توسط اسکوئی ها اجرا می شد. مهین اسکوئی در این نمایش ها گاه به عنوان کارگردان و همچنین بازیگر حضور داشت. نمایشنامه هایی مانند شب های سپید از داستایوفسکی ، گرگها و بره ها از آستروفسکی، پیچ خطرناک از سامرست موآم ، ابلیس از چخوف ،خانه عروسک ایبسن و از این قبیل . یادآوری کنم که تئاتر آناهیتا خدمت بزرگی به تئاتر و هنرمندان ایرانی نمود و نقطه عطف تاریخ تئاتر ایران است.
زنده یاد بیژن مفید خالق شهر قصه گفته بود کسانی که در ایران با هنر تئاتر سروکار دارند همگی میدانند که تا به حال هیچ تئاتری مانند تئاتر آناهیتا با چنین زمینهٔ درست و محکمی بوجود نیامده است .
گروه آناهیتا ۱۳۰۲ نزدیک به صد سال پیش با تلاش اسکوئی ها ، با اجرای نمایش اتللو اثر شکسپیر کار خود را آغاز کرد. اجرای اتللو در آن زمان آنقدر موفق بود که ۱۵۸ شب اجرا شد. نقش مصطفی و مهین اسکوئی در بنیانگذاری تئاتر آناهیتا تردید بر نمی دارد. هنرمندان دانش آموخته در تئاتر مزبور و یا فعال در این نمایشخانه مربوط به چند نسل میشود که از بین آنها میتوان به اسامی زیر اشاره کرد: عزت الله انتظامی ، محسن یلفانی ، ناصر رحمانی نژاد ، سعید سلطانپور ، محمود دولت آبادی ، ولی شیراندامی ، مهین شهابی ، مهدی فتحی ، رسول نجفیان ، بیژن محتشم ، سیروس ابراهیم زاده ، هادی مرزبان ، کاظم هژیرآزاد ، حسین پناهی ، بیوک میرزائی ، حسن مهمانی ، جعفر والی ، احمد دامود ، پرویز بهرام ، فریدون پارسانژاد ، مصطفی عالمیان ، سعید امیرسلیمانی ، فاطمه طاهری ، غلامرضا و رضا بنفشه خواه ، مهدویان ، سودابه و…
مهین اسکوئی تاثیرگذارترین زن تاریخ تئاتر ایران بود.
ایران درودی و چشم شنوایش
ایران درودی متولد ۱۳۱۵ در مشهد نقاش برجسته ایرانی است. او همچنین نویسنده ، کارگردان ، منتقد هنری و استاد دانشگاه در رشته تاریخ هنر است. مناظر غالب در آثار این هنرمند ارجمند بیشتر حاشیه کویر و گل هایی است خاص، با دیوارهای شیشه ای و افق که به آثار وی فضای خاص و عمیق بخشیده است. آثار ایران درودی این نقاش لحظه های اثیری از نوعی اندیشه کمال یافته سرشار است، بویژه که با چشم شنوای خویش و با دست یافتن بر تکنیکی پرتوان و مسلط توانسته است لطیف ترین و ظریف ترین ارتعاشات روحی خود را بر پرده تابلوها ترسیم کند .
او با هنرش برای آگاه کردن انسانها از عظمتی که در آنهاست و از آن بی خبرند می کوشد و گویی رنگها را به آواز وا میدارد .بطور یقین رنجی شعله ور اما خموش عمق اندوه او را در تابلوهایش ابراز می دارد.
گفته می شود وی پیرو مکتب سوررئالیسم است. یعنی گرایش به ماورای واقعیت یا واقعیت برتر. ایران درودی از سال ۱۳۳۳ به بعد علاوه بر مدرسه هنرهای زیبای پاریس و مدرسه لوور، در دانشکده سلطنتی بروکسل و انستیتو آر سی آ نیویورک هم به یادگیری هنر پرداخت . وی از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ بیش از ۸۵۰ ساعت فیلم مستند و برنامه تلویزیونی برای تلویزیون ایران تحت عنوان شناسایی هنر تهیه و کارگردانی کرد. ایران درودی تاکنون در بیش از ۶۳ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان آثار خود را به دید عموم گذاشته و با نوشتن کتابی با عنوان در فاصله دو نقطه به نویسندگی هم روی آورده است. احمد شاملو در ۱۴ اسفند ۵۱ شعری سرود به نام اشارتی . این شعر در مجموعه ابراهیم در آتش منتشر شده است. احمد شاملو این شعر را به ایران درودی اهدا نموده است. شاملو در بخش پایانی شعر می سراید :
تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
! آن نگفتیم که به کار آید
چرا که تنها یک سخن،
یک سخن در میانه نبود!
آزادی!
! ما نگفتیم تو تصویرش کن
0 Comments