زنانی که شکست را شکست دادند
قسمت دوازدهم
شکوه ریاضی مهمترین معلم نقاشی مدرن ایران
اسماعیل مرآت وزیر فرهنگ وقت در سال 1317 از آندره گدار معمار و باستان شناسی فرانسوی درخواست نمود که هنرکده ای همچون مدرسه بوزآر، مدرسه عالی ملی هنرهای پاریس در تهران بنا نماید. سال بعد که این هنرکده تاسیس شد وی گروهی از استادان فرانسوی را برای تدریس به این هنرکده دعوت نمود و شکوه ریاضی دانشجوی ویژه همین هنرکده بود. شکوه ریاضی کیست ؟ او از پیشگامان هنر و نقاشی مدرن د ر ایران و یکی از بهترین مدرسان هنرستان عالی تزیینی و منتقدان سنتی نقاشی بود. وی جزو اولین شاگردان هنرکده های زیبا بود و در سال 1325 از این هنرکده فارغ التحصیل شد. وی برای اتمام تحصیلات خود به پاریس رفت و د رسال 1333 از مدرسه بوزار با کسب رتبه عالی مدال طلا گرفت . وی راهگشای بسیاری از هنرجویان خود بود . کسانیکه امروز جزو مطرح ترین هنرمندان نقاشی معاصر ایران هستند. حسین زنده رودی ، فرامرز پیلارام ، مسعود عربشاهی ، و … .هستند.
شکوه ریاضی به معنی واقعی کلمه معلم بود و خود را وقف آموختن به شاگردانش کرد. نحوه تدریس و شیوه نگریستن به جهان پیرامونش مشخصه اصلی کارهای اوست . وی طراحی صحیح و دیدن و کشف دوباره جهان پیرامون را به هنرآموزان یاد میداد. یکی از بهترین کارهای که از او به جا مانده پرتره صادق هدایت است که با خطوط نرم و روشن کشیده است. شکوه ریاضی پیوسته بر این بود تا قید و بندها را برای نقاشی پاره کند. او اولین زنی است که در نقاشی نوین ایران نقشی چون نقش کمال الملک را برای نقاشان سنت گرا را دارا بوده. همچنین وی هنرمندی شریف و با اخلاق بود. او شرایط زاینده ازاختناق را ابدا تحمل نمیکرد . اما در تقابل با ذهنیت کمال الملک در هنر نوع دیگری از نقاشی را درایران باب کرد. دانشجویان نخستین بار در کلاس وی با آثار نقاشان جنبش مدرنیسم در جهان آشنا شدند و جدیدترین حرف ها را از دهان او می شنیدند. طلیعه کامران که دهه چهل شاگرد وی بوده از قول او گفته است : سوژه به آن صورت که عده ای فکر می کنند در نقاشی مطرح نیست هماهنگی رنگها اهمیت بیشتری دارد.
شکوه ریاضی بروجه خط برای طراحی تاکید داشت و می گفت این خطوط هست که اندام را میسازند نه رنگها و درون مایه مدل . در طرح های خودش خط ملیح ، خط کتیبه ای، خط سایه ، خط دورگیر و خط تحریری دیده می شوند. این نشان میدهد که او همه چیز را در خط می بیند حتی بعدتر در آثار نقاشی خود نشان می دهد که یک نقاش بیشتر از اینکه باید نقاشی کند باید طراح باشد. او در نقاشی شیفته نقاش و مجسمه ساز ایتالیایی مودیلیانی بود و تلاش میکرد به شاگردانش یاد بدهد که خط مهمتر از رنگ است و خط مهم تر از رنگ است را مدام تکرار میکرد و خط نقاشی را به جلوه می آورد . می گفت بوم را با رنگ خفه نکنید بار رنگ را به دوش خطوط بگذارید. او با نشان دادن تابلوهای مودیلیانی اشاره میکرد، مهم نیست سر شانه ها همانی باشد که در مدل دیده میشود و خارج شدن از نمونه عادی ، کوچکتر یا بزرگتر کردن آن از حقیقت مدل حقیقت دیگری می سازد. نترسید بروید به سوی ناشناخته ها ، گاهی باید گم شوید تا پیدا کنید .
بارها می گفت برای نقاش شدن باید طراح بود رنگ درکار مودیلیانی هم در خدمت خط است و این بدین معنی است که او از رنگ برای گویا کردن خطوط افقی و عمودی و گاهی منحنی استفاده میکرده است. شکوه ریاضی که به امثال او ایران باید افتخار کند ولی ما متاسفانه آنها را نمی شناسیم .سال 1300 خورشیدی چشم به جهان گشود و 18 تیر 1341 در غربت، در رنج و تنهایی درگذشت و با این دنیای بی رحم ما وداع گفت .
فاطمه قاضی ها
فاطمه قاضی ها فارغ التحصیل کتابداری نسخ خطی و آثار کمیاب از دانشگاه تهران یکی از تاریخ نویسان مطرح ایران است. وی کتب بسیاری درباره عصر قاجار دارد و مطالعات بسیار در این زمینه انجام داده است. او اسناد دوران قاجار را جمع آوری کرده و درباره آنها نوشته است و بیشتر آنچه ما از دوران قاجار میدانیم به مطالعات ایشان درباره این دوره تاریخی بازمیگردد. قاضی ها در این زمینه کتابها و مقالات زیادی دارند که بسیاری از آنها بعنوان منبع تحقیق مورد استناد قرار میگیرند. کتابهای روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفرهای اول و دوم و سوم فرنگستان ، استنادی از روند اجرای معاهده ترکمن چای ، اسناد روابط ایران و روسیه در دوره فتحعلیشاه و محمد شاه ، اسناد روابط ایران و روسیه از ناصرالدین شاه تا سقوط قاجاریه، سفرهای ناصرالدین شاه به قم و مراسم دربار ناصری جشن آشپزان ومقالات بسیاری بجز کتابها از آثار وی هستند.
فاطمه قاضی ها وارد حوزه ای شده است که در یکصد سال اخیر در اختیار مردان بود و جز تک وتوکی مثل منصوره اتحادیه ، هما ناطق و پوری سلطانی کسی به آن راه نداشت. در آن حوزه امثال ایرج افشار ، منوچهر ستوده ، محمد تقی دانش پژوه و عبدالله انوار به تصحیح و چاپ خاطرات و اسناد صد سال اخیر همت کردند و کسی تصور نمیکرد زنان هم از عهده این کار بر می آیند .
توجه داشته باشیم که اسناد تاریخی نه پرورده ذهن کسی است و نه متاثر از جهت گیری مورخ و مولف و نه حاصل سخن پردازی نویسندگان است. بلکه جزئی از منابع و مآخذ تحقیق که به علت اعتبار وجود شان بر دیگر اقسام منابع مقدم هستند. کار ایشان پژوهش بر اساس اسناد است و این کار کوچکی نیست. اسناد تاریخی به سبب اصالت شان در میان سرچشمه های پژوهشی بویژه پژوهش های تاریخی از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردارند. بدون آثار مکتوب گذشتگان و بخصوص بدون دست نوشته های باقیمانده از دولتمردان که اصیل ترین منابع پژوهش هستند و بدون بررسی و کندو کاو در آن ریشه یابی رویدادهای تاریخی ممکن نیست .
فهرست آثار این خانم پژوهشگر خودش یک کتاب است. آثاری که مطالعه آن برای همه مورخان ضروری است. مقدمه های که ایشان بر کتابها نوشتند نیز هر کدام جای مکث دارد و قابل تامل است. این بانوی پژوهشگر و صنعت پژوه اهل مطرح کردن و شناساندن خود نبوده است با اینکه آثار بسیاری را از دوره قاجار منتشر کرده که هر کدام گویای بخشی از تاریخ و فرهنگ کشور ماست که امروز مورد مراجعه و محل اعتنای پژوهشگران می باشند . امثال او نشان دادند که هم سنت به نگاه نو نیاز دارد و هم نگاه نو به سنت .
نخستین کار خانم فاطمه قاضی ها «روزنامه سفرنامه ناصرالدین شاه» بود و وی با کندو کاو در اسناد و کتب خطی داده های نو و وسیعی در اختیار مکاتبان قرار داد. پیشتر خیلی ها تصور شان این بود که در دوران قاجار نظم و برنامه ریزی برای اداره کشور وجود نداشته اما اسناد حاکی از این است که قاجارها حتی برای ریز ترین جزئیات هم برنامه داشتند و اسناد حاکی از آنست .
فاطمه قاضی ها با کار جدی وارد حوزه نسخه شناسی و صنعت پژوهی شد. اگر بسیاری از محققان برای خواندن خطی دشوار و مهری مشوش و امضای درهم پیچیده و موضوعی مبهم به ایشان مراجعه میکنند تعجبی ندارد .
اینکه فاطمه قاضی ها در ایران زندگی میکند و در فلان کتابخانه مرکزی یا فلان مرکز اسناد کار تحقیقی کردند، از ارزش والای پژوهش شان نمی کاهد. هیچ کتابخانه ای در دنیا وجود ندارد که نام ایران باشد و بی نیاز از کتابهای خانم قاضی ها باشد . کارهای ایشان منبع و مرجع اصلی است .
ملکه هنر، ملکه برومند
ملکه برومند حکمت شعار 1296 در نائیج مازندران بدنیا آمد و سال 1369 درگذشت. او دختر برادر نورعلی برومند از استادان موسیقی ایران بود. ملکه برومند از شاگردان ابوالحسن صبا و در ردیف و ترانه خوانی بوده و مدتی نیز آواز و نواختن سنتور را نزد حبیب سماعی کار کرده بود. ایشان سال 1318 خورشیدی بهمراه ابوالحسن صبا و چند نفر دیگر برای ضبط صفحه به سوریه و لبنان رفت و در سفر سوریه او با ویولون نوازی حسین قلی تاتای و پیانو نواختن مرتضی محجوبی آواز خواند .
ملکه برومند در سال 1323 با اسماعیل مهرتاش آشنا و وارد جامعه باربد شد. درآنجا سالها در نمایشها ، کنسرتها و تابلوهای موزیکال حضور داشت ولی بندرت در رادیو میخواند .
به روایت روح الله خالقی سال 1327 در کنسرت انجمن موسیقی ملی کنسرت به یاد حافظ ملکه برومند، ملکه هنر برای اولین بار دو قطعه از ساخته های علی نقی وزیری را با نام غم مخور و دلتنگ به زیبایی با آوازی دلنشین خواند. سال بعد مهر 1328 در همان مجموعه کنسرت ها دو قطعه یکی بنام شکایت نی از علی نقی وزیری و دیگر شعری روی آهنگی موسوم به می ناب از روح الله خالقی خواند . دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم
این تصنیف را سالها بعد غلامحسین بنان هم در گلهای رنگ 267 خواند .
از آثار دیگر ملکه برومند آهنگهای محلی هروایه ، و بایدوران با تنظیم ابوالحسن صبا و دو صدایی با تاج اصفهانی بهمراه ساز صبا و مرتضی محجوبی میباشد . وی جزو معدود افرادی بود که آواز را فقط از ابوالحسن صبا آموخت .از آثار ضبط شده ملکه برومند تاکنون 14 صفحه گرامافون دیده شده که تمامی آنها با ویولون ابوالحسن صبا و پیانوی مرتضی محجوبی است .
از آثار جالب و منحصر بفرد ملکه برومند اجرای دو صدای با بدیع زاده و تاج اصفهانی است .
طلیعه کامران موسیقدانی نقاش دختری یافته از علم سماعی تعلیم
طلیعه کامران سنتور نواز قدیمی ایران از شاگردان استاد برجسته سنتور حبیب سماعی بود. او همچنین به فراگیری ضربی های قدیم و همنوازی آنها با حسین تهرانی پرداخت. بخشی از برنامه های کنسرت انجمن موسیقی ملی با همنوازی سنتور او و ضرب حسین تهرانی اختصاص داشت .
روح الله خالقی وی را می ستود و محتوی برنامه همایون اجرای طلیعه کامران را بعنوان نمونه هنر بانوان موسیقدان ایران طی بازدید خود از روسیه به آن کشور برد.
طلیعه کامران در اواخر دهه 20 به آموختن خط نت نزد روح الله خالقی و تکمیل آن نزد ابوالحسن صبا پرداخت. طلیعه کامران پس از آموختن نت ، بخشی از آموخته های خود را از حبیب سماعی شامل دستگاهها و آوازهای شور، ابوعطا ، اصفهان و چهار گاه را حدود سالهای 34 و 35 تدوین کرد و کتاب” بخشهایی از ردیف حبیب سماعی به روایت طلیعه کامران” محصول آنهاست . طلیعه کامران نخستین بار در ده سالگی در یک محفل هنری به یاد استادش حبیب سماعی به زیبایی سنتورنوازی کرد. او که در نوجوانی شعر می سرود نقاش و طراح هم بود. او از سوی موسیقی شاگرد حبیب سماعی بود و از سوی نقاشی شاگرد شکوه ریاضی اولین زنی که در نقاشی مدرن نقشی چون نقش کمال الملک را برای نقاشان سنت گرا داشت .
طلیعه کامران بعدتر موسیقی را نزد استادانی چون روح الله خالقی ، ابوالحسن صبا و حسین تهرانی تکمیل کرد. سال 1319 که طلیعه کامرانی در تهران بدنیا آمد، کمال الملک در حسین آباد نیشابور در گذشت اما سایه تاثیر هنرآن نقاش نامور تا سنین جوانی طلیعه کامران بر نقاشی ایران مستولی بود. کمال الملک ذهنیتی را بوجود آورد که بعدتر در میان شاگردان او تدوین تداوم و تحکیم یافت. او در حقیقت میراث زنده هنر نقاشی ایرانی بود. وی علاقه داشت حقیقت را به واقعی ترین شکل موجود در تابلو نقاشی کند، همان کاری که طلیعه کامران بر آن تاکید داشت. می گفت نقاشی ایرانی پیوسته حول دو موضوع تشویق میشود. یکی شناخت طراحی از چیزهای دیگری و دیگری بشمار آوردن واقعیت ها و انعکاس آن در شکلی فاخرانه و زیبا به بوم به کاغذ نقاشی است.
طلیعه کامران همچون نقاشان هم نسل خود از کلاسیک شروع کرد و به هنر انتزاعی گرایش یافت. او اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال 1347 در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کرد. در 42 نمایشگاه گروهی در ایران و خارج از ایران هم شرکت داشت .
این زن هنرمند که از سنت نقاشی شاگردان کمال الملک پیروی میکرد در اواخر دهه 30 با سفر به پاریس و رم پایتخت هنری جهان از کمال الملک عبور کرد و به دریافت های تازه ای دست یافت .
طلیعه کامران و لیلی متین دفتری در دهه های 40 و 50 از مهمترین نقاشان زن ایران محسوب میشدند. طلیعه کامران پیوسته تلاش داشته نشان دهد در کارهای او جغد نمونه ای از تنهایی ، عنکبوت حالتی از وابستگی و کبوتر آرزوی آزادی است. اما همیشه هم در لحظه ناب پریدن عنکبوت مانع بوده و جغد همه چیز را بد یوم کرده است. علاقه او به خارج شدن از قفس و رهایی جان در هیئت کبوتر در تابلوهایش پیداست .
آثار طلیعه کامران نشان میدهد که چندان به سوژه در نقاشی اعتقادی ندارد و بیشتر به ترکیب بندی و هماهنگی رنگها فکر میکند. ناگفته نماند که وی بیشتر از آنکه نقاش باشد طراحی چیره دست بود. طلیعه کامران که همیشه به استاد بزرگ نقاشی شکوه ریاضی احترام میگذاشت و از او یاد میکرد.
ا ین سنتورنواز قدیمی ایران در تاریخ 24 اسفند سال 95 درگذشت. او هم در غربت و درتنهایی با این زندگی وداع کرد.
لیلا اسفندیاری کوهنورد ایرانی
لیلا اسفندیاری کجوری راد 27 بهمن سال 49 در تهران بدنیا آمد و در31 تیر 1390 در کوه گاشر بروم سقوط کرد و جان خود را از دست داد. گاشر بروم که با نام «کی چار» نیز شناخته میشود سیزدهمین کوه مرتفع در سطح خشکی های زمین هست که در منطقه گیلگیت از ایالت بلتستان کشور پاکستان واقع شده و در نزدیکی مرز چین قرار دارد. لیلا اسفندیاری درآنجا سقوط کرد و درگذشت .
وی دریک خانواده سنتی بدنیا آمد و در دوران نوجوانی و جوانی با محدودیت های زیاد روبرو شد. وی میخواست در دانشگاه حقوق بخواند اما پدرش موافق نبود و می گفت در رشته حقوق او مجبور است در محیط مردانه کار کند و من قبول ندارم . لیلا میکروبیولوژی خواند و بعدها که از خانواده خویش جدا شد و تصمیم گرفت استقلال خودش را پاس بدارد از طریق تدریس خصوصی و کار در کارخانه دستمال کاغذی مخارج خود را تامین می نمود. با اینکه از یک خانواده مرفه بود اما او پس از اتمام دانشگاه در بیمارستان آبان مشغول بکار شد .
لیلا برای صعود به نانگا پاربات مصمم بود روزانه دستکم هفت ساعت تمرین کوهنوردی ، بدنسازی ، شنا و سنگ نوردی را در دستور کار خود قرار دهد. وی از خطرات صعود به ارتفاعات نانگاپاربات اطلاع داشت. نانگاپاربات در رشته کوه هیمالیا است و ارتفاع آن 8126 متر از سطح دریا و نهمین قله بلند روی زمین است. صعود به آن از مشکل ترین صعودهای کوهستانی است و به خاطراینکه کوهنوردهای زیادی در جریان رفتن به آنجا کشته شدند، به کوهستان «قاتل » معروف شده است .
لیلا اسفندیاری در یکی از شاخص ترین صعودهای خود توانست به قله دشوار نانگاپاربات صعود کند. وی همچنین در تلاش برای ثبت رکودی جدید قصد صعود به قله گاشربروم را داشت که متاسفانه به دلیل شرایط نامساعد جوی نتوانست و سقوط کرد .
درقطعه نام آوران بهشت زهرا، تندیسی به یاد وی ساخته شده است .
لیلا اسفندیاری کوهنوردی را از سال 1380 و 81 وقتی که سی سال داشت آغاز کرد و نخستین صعود او قله توچال بود. در سال 81 به عضویت باشگاه اسکی و کوهنوردی دماوند درآمد. وی با این گروه توانست بیشتر قله های ایران را صعود کند و اغلب غارهای ایران را بپیماید .
او موفق شد 22 مرتبه قله دماوند را صعود نماید که این صعود ها از سه مسیر مختلف انجام شد. سال 1381 او بعنوان اولین زن ایرانی موفق به پیمایش کامل غار” پراو “عمیق تری غار ایران در استان کرمانشاه شد. سال 86 دیواره علم کوه را هم صعود کرد وهمان سال تصمیم گرفت به غار ورونیکا عمیق ترین غار دنیا در آبخازیا برود که با ممانعت پلیس روسیه روبرو شد .
لیلا اسفندیاری از مانع نمی ترسید و تصمیم گرفت به نانگاپاربات برود. اولین صعود وی به قلل بالای 8 هزار متر در سال 87 بود. وی در طی دوران ورزشی خودش دو بار مجبور به جراحی دیسک کمر شد اما باز به کوهنوردی حرفه ای بازگشت .
لیلا اسفندیاری که برای صعود به قله های گاشربروم 1و 2 به این کوهستان رفته بود در دومین تلاش خود ساعت دو ونیم ظهر جمعه 31 تیر 90 توانست قله گاشربروم 2 را صعود کند اما در حین فرود دقایقی به دلیل خستگی و از دست دادن تعادل خود از مسیر دشوار یخی به زیر قله پایین افتاد.
می گویند به دوستان و بستگان خود وصیت کرده بود اگر در کوه جان خود را از دست دادم همانجا بگذارید بمانم. نمیخوام دیگران به خاطر من جانشان را به خطر بیندازند میخواهم بام جهان کوه آرامگاه ابدی من باشد .
پیکر لیلا اسفندیاری در همان روز در ارتفاع 7650 متری پیدا شد لیلا اسفندیاری تمام فرصت ها و اندوخته زندگیش را صرف کوهنوردی کرد که دوست داشت و سرانجام آن زن شجاع در جایی آرام گرفت که آرزویش را داشت.
0 Comments