قسمت هفتم
زنانی که شکست را شکست دادند
۳۸. زندخت شیرازی، فروغ عصر خویش!
زندخت شیرازی سال ۱۲۹۰ بدنیا آمد و سال ۱۳۳۱ درگذشت. وی از زنان دلیر و پیشاهنگ نهضت آزادی بانوان بود. نام اصلی اش فخرالملوک است، دختر نصرالله خان زند که عقبه اش به کریم خان زند میرسید. مادر زندخت ، ضیا الشمس هم دختر یکی از پزشکان قدیمی شیراز شریف الحکما بود.
زندخت شورشی و جوان سال ۱۳۰۹ خورشیدی همراه خانواده اش راهی تهران شد و در ۱۸ سالگی جمعیت نسوان را بنیان گذاشت. این جمعیت نسوان با جمعیت نسوان وطن خواه متفاوت است . زندخت شیرازی مجله دختران ایران را نزدیک به یک قرن پیش در هفت شماره منتشر کرد. نویسندگانی چون کاظم زاده ایرانشهر، رشید یاسمی ،رضازاده شفق ،سعید نفیسی، محمدعلی جمالزاده ، دکتر هوشیار ، عارف قزوینی و صدیقه دولت آبادی در مجله مزبور می نوشتند. زندخت هدف از انتشار مجله دختران ایران را بیداری زنان بر می شمرد . آن زن برنا و شجاع علاوه بر نوشتن مقاله در مجله دختران ایران در روزنامه هایی همچون حبل المتین چاپ هندوستان ، عصر آزادی چاپ شیراز، شفق سرخ چاپ تهران هم در زمینه تساوی حقوق زن ومرد ، آزادی زنان و لزوم کشف حجاب می نوشت و موارد ذیل را برجسته میکرد. ترویج شعار تساوی حقوق زن و مرد، به مبارزه کشاندن هرچه بیشتر زنان برای گرفتن حق خویش و اینکه حجابی را که ربطی به حجاب نداشت، بردارند. او زنان را همچنین تشویق به خودداری از پوشیدن پارچه های خارجی مینمود. زندخت نزدیک به یک قرن ترویج علم و فرهنگ ، تشویق به ورزش و بیشتر از همه مبارزه با خرافات را در میان بانوان پیش برد.
زندخت در مدرسه های دخترانه درس می داد و مدت کمی هم در وزارت فرهنگ وقت استخدام شد. او شعر هم میگفت. در یکی از غزل هایش به اوضاع اجتماعی نابسامان خویش اشاره کرده و از ضعف عمومی حاکم بر پیکر جامعه می نالد. به مردان عتاب میکند که به جای سخن گفتن از ضعف زن و اینکه او ضعیف است، مبارزه با خرافات مردانگی کنند.
در غزلی از اینکه زنان هم دوره او امکان عرضه هنرها و پرورش استعدادهای خویش و حضور زنده در جامعه را ندارند زبان به شکایت باز می نماید.
کار تجارت از چه معنی کار زن نیست کار صناعت با چه منطق کار من نیست
کفش زنان را از چه رو زن خود ندوزد زن از چه جراح و طبیب جان و تن نیست
زندخت در مقاله هایش نظریه های فرودستی بیولوژیک زنان را که کسانی اینجا و آنجا طرح کرده بودند قاطعانه رد میکرد و زنان را تشویق میکرد حقوق و خواسته های خودشان را با جسارت بیان و پیگیری کنند .
ای بانوان با خرد این زندگی نیست این زندگی غیراز اصول بندگی نیست
واضح بود که مرتجعین، زندخت را تحمل نکنند. همین طور هم شد. آنان بسیاری از مردم عامی را به جلو انداختند و وا شریعتا وا شریعتا گویان علیه این زن ترقی خواه شوریدند و بطوردسته جمعی به اداره معارف فرهنگ فارس رفتند و خواستار برکناری او از کار تعلیم و تربیت شدند. عرصه را بر زندخت تنگ نموده و او را پریشان کردند. بگذریم که زندخت چندان دربند تاثیر خود از دیگران نبود. در بخشی از مجموعه اسناد نخست وزیری که در حال حاضر در سازمان اسناد ملی نگهداری میشود پرونده تحت عنوان عرایض به نامه ها و عرایض مختلفی اختصاص دارد که بنا به دلایل مختلف خطاب به نخست وزیر وقت صادر شده بودند. در یکی از این مجموعه ها که به ماههای آخر دوران نخست وزیر محمود جم در بهار ۱۳۱۸ مربوط میشود چند نامه از زندخت فخرالملوک زندپور هم هست .
۳۹. آذر رهنما و نخستین نمایشگاه کتاب کودک!
آذر رهنما پژوهشگر و روانشناس ایرانی و رئیس دانشسرای عالی اصفهان بود. او فرزند زین العابدین رهنماست. از دانشگاه پاریس دکترا گرفت و مدتی ناظر هئیت نمایندگی ایران در اجلاس یونسکو بود. آذر رهنما همچنین در انتشار چند نشریه از جمله مجله سپیده فردا و زبان آموزگار نقش فعالی داشت. ترجمه زندگی شگفت انگیز آلبرت شوایتزر اثر فاستر دال، همچنین هنر جدید حواشی نو از تمدن مصرفی شهری از اینستالیشن، دوچرخه های عددی اثر هنرمند چینی آی وی وی کار اوست . وی کتابی هم دارد بنام مقدمات اصول آموزش و پرورش ، همچنین یادمان هایی از زندگی تحصیلی اش در پاریس با عنوان زن عجیب، آفرینش از دیدگاه قرآن، نقش و تحول زن ایرانی طی تاریخ کهنسال ایران ، کلام عرفانی مولانا و حیات خداوندگار مولانا نیز از نوشته های آذر رهنماست .
از آقای دکتر هدایت متین دفتری شنیدم که آذر رهنما مطالعاتی هم در مورد زنان ایران داشته است و بخشی از آن را نسرین رعیتی در شماره دوم نشریه آزادی وابسته به جبهه دموکراتیک ملی ایران آورده است . در سال ۱۳۳۵ آذر رهنما همراه با توران میرهادی و لیلی ایمن گاهی نخستین نمایشگاه کتاب کودک را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار نمود. پس از این کار بود که جنبشی در گسترش ادبیات کودکان راه افتاد که تا زمان پایه گذاری شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۱ بطور پراکنده و غیررسمی ادامه یافت. راه اندازی شورای کتاب کودک در ایران به معنای رسمیت یافتن نهاد ادبیات کودکان در ایران بود.
۴۰. تانیا آشوت هاراطونیان موسیقیدان و نوازنده نامی پیانو!
پیش از شرح زندگی آشوت هاراطونیان نکته ای را یادآوری میکنم. بیش از دو قرن پیش سال ۱۸۰۶میلادی پیانوی اهدای ناپلئون به دربار فتحعلی شاه رسید. یک پیانوی سفید ، اما هیچکس با نواختن آن آشنا نبود. همینطور در کاخ فتحعلی شاه بود. بعدها که ناصرالدین شاه به پاریس رفت چند دستگاه پیانو سفارش داد ولی در ایران کسی نبود که بتواند آن را بنوازد. تا اینکه محمد صادق خان نوازنده سنتور دربار، پشت پیانو نشست و متوجه شد که میشود کوک پیانو را مثل سنتور عوض کرد تا دشتی و سه گاه و افشاری را هم بشود از دل پیانو بیرون کشید. او نخستین نوازنده پیانو در ایران است . با آمدن لومر فرانسوی که برای سرپرستی موسیقی نظام به ایران آمده بود، راه برای ورود سازهای غربی از جمله پیانو هم هموار شد . لومر و شاگردان او غلامرضا مین باشیان ، معتمدالدوله یحیان ، محمود مفخم از نخستین مروجان پیانو نوازی در ایران بودند . درویش خان موسیقیدان برجسته آن زمان نیز پیانو را وارد ارکستر انجمن اخوت کرد و نواختن آن را به مشیر همایون شهردار سپرد. از سوی دیگر کلاسهای پیانو شاگردان زیادی پیدا کرد و در مدت کوتاهی تعدادی پیانو نواز ایرانی و بین المللی پرورش یافتند و بعضی از آنها در سطح جهانی به شهرت رسیدند. یکی از آنها تانیا آشوت هاراطونیان بود. البته دیگران هم بودند: رافع پتروسیان ، گیتی امیرخسروی، امانوئل ملک عصرانیان ، نوین افروز، پری برک شه لی ، آذرمیدخت ملک منصور رکنی ، منوچهر صانعی ، پوراندخت صانعی ، فخری ملک پور، فرهاد معتمد و دیگران.
پیانو نوازان شهیر مرتضی محجوبی پدر پیانوی کلاسیک ایرانی، جواد معروفی ، انوشیروان روحانی و..
تانیا آشوت هاراطونیان، این هنرمند ایرانی ارمنی تبار سال ۱۳۱۶ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. وی مدتی بعد از اتمام دوره تحصیلات ابتدایی در تهران به لهستان و سپس به پاریس رفت و در آنجا در هنرستان موسیقی دولتی در فرانسه به تحصیلات عالی در رشته موسیقی پرداخت و در حین تحصیل استعداد شگرف خود را در نواختن پیانو نشان داد. تانیا آشوت بارها به عنوان سولیست یعنی تکنواز با ارکسترهای موسیقی مشهور جهان همکاری داشته است.او درمسابقه شوپن و نمونه های مشابه آن تحسین داوران و هنرمندان را برانگیخت. تانیا آشوت در چندین مسابقه بین المللی از جمله در مونیخ آلمان ، ژنو سوئیس و پاریس فرانسه در صدر نشست . سال۱۳۳۱ که با رهبری مرتضی حنانه ارکستر سمفونیک تهران، کنسرت پیانو شماره دو شوپن را اجرا کرد، تانیا آشوت سولیست تکنواز بود .
۴۱. ژانت آفاری و بازسازی دیدگاه فرودستان در تاریخ نگاری!
ژانت آفاری پژوهشگر و استاد دانشگاه کالیفرنیا در رشته تاریخ است. کتابهای او درباره تاریخ اجتماعی میهن ما بویژه در سالهای انقلاب مشروطه که به زبان انگلیسی منتشر شده، بسیار ارزشمند و قابل تامل است، بویژه نگاه همه جانبه ایشان به جامعه ایران و رسوخ کردن به لایه های درونی جامعه. اگر بخواهیم گذشته را بفهمیم باید بکوشیم دیدگاههای فرودستان را بازسازی کنیم. این گزاره آغازین کتاب انقلاب مشروطه، حاکی از تعلق ژانت آفاری به نسل جدیدی از تاریخ نگاران است که با تاکید بر چندگانگی ابعاد فرهنگی و ایدئولوژیک انقلاب مشروطه، چشم انداز جدیدی را در این زمینه گشوده است . ژانت آفاری با تمثیلی طنزآمیز خوانش های نظریه محور تاریخ، مثل نظریه های مارکسیستی یا فوکوی را به جارو کردن واقعیت ها به زیر قالیچه متهم می نماید. وی به بازسازی دیدگاه فرودستان در تاریخ نگاری پرداخته و بر این باور است که تاریخ نویس باید به سراغ صداهای ناشنیده برود. از جمله آثار ژانت آفاری« زن و جنسیت » از نگاه مشروطه، « انجمن های نیمه سری در نهضت مشروطه »، « قانون اساسی در انقلاب مشروطیت » که مقایسه تطبیقی کرده با قانون های اساسی بلژیک، فرانسه وچند کشور دیگر. همچنین از دیگر آثار او، سیاست جنسی در ایران معاصر است. وی با اشاره به اینکه تغییرات زیادی در زمینه روابط جنسی و ازدواج روی داده معتقد است که ایران هم در مرحله وقوع یک انقلاب جنسی است. اما این سنت شکنی بدون آگاهی و علم به جائی نمی رسد. او با تاکید بر اینکه شرط اول انقلاب جنسی آگاهی و انتخاب است، می افزاید برای من شکی نیست که در آینده در ایران هم مثل جاهای دیگر ما با انقلاب جنسی روبرو می شویم. انقلاب جنسی که از هم اکنون در حال رخ دادن است یعنی چه، یعنی توقعات مردم از اینکه روابط جنسی شان در ازدواج خوب باشد بیشتر و بیشتر خواهد شد و همین به طلاق های بیشتری در آینده خواهد کشید . می گوید توجه داشته باشیم که ازدواج یک سنت بسیار قدیمی است و اکثرا به وسیله کمک خانواده سرپا نگاهداشته شده است. وقتی نقش خانواده ها کمرنگ و کمرنگ تر شود و آمیزش و نوع رابطه مهم تر جلوه کند که مهم هم است سنت ازدواج هم ضعیف و ضعیف تر میشود و این پدیده در ایران هم در شرف وقوع خواهد بود .
ژانت آفاری در یک مصاحبه می گوید اکثریت ملت ایران ارزشهای دینی را قویا حفظ میکنند. البته بخشی هم خواهان جدایی دین و دولت هستند، و یک فرد مذهبی با ارزش های مترقی میتواند به این روند کمک کند. ما این واقعیت را نباید دست کم بگیریم که اکثریت ملت ایران ارزشهای دینی را حفظ میکنند.
۴۲. وارتو طریان!
وارتو طریان کارگردان تئاتر، ارمنی تبار و نخستین بانوی ایرانی بود که نمایشنامه ای را کارگردانی کرده است. وی همچنین از اولین زنانی است که روی صحنه رفت. در۱۲۷۵ خورشیدی در تبریز بدنیا آمد. بعدها به سوئیس رفت و در رشته تئاتر تجربه اندوخت و همزمان با تحصیل در سوئیس فن بیان را هم فرا گرفت. وارتو طریان بعد از بازگشت به ایران به انجمن دوستداران تئاتر پیوست و همراه همسرش در نمایش های متعددی به روی صحنه آمد و بیش از بیست وپنج سال در این عرصه به فعالیت پرداخت. استودیو دراماتیک که آرتو طریان آن را اداره میکرد جایگاه خاصی در بین جوانان داشت. او در رشت نمایشنامه کمدی مجسمه مرمری را در سه پرده به صحنه آورد. زمستان ۱۳۱۳ « نمایشنامه تهدید » اثرفرونده به کارگردانی وارتو طریان اجرا شد. وارتو طریان استاد دکلمه بود و در جامعه باربد شعر شمع و پروانه سعدی را به زیبائی اجرا کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. او استاد زبان فرانسه هم بود و در دارالمعلمین تهران زبان و ادبیات فرانسه تدریس می کرد. وارتو طریان سال ۱۳۵۳ به میهمانی خاک رفت . آلنوش طریان مادر نجوم و بانوی اختر فیزیک ایران دختر وارتو طریان میباشد.
۴۳. نورالهدی منگنه!
نورالهدی منگنه کتابهایی درباره اخلاق و روش خانواده ، آداب معاشرت و تدبیر منزل، نوشته است. وی از زنان پیشرو جنبش زنان بود و بیشتر روی سوادآموزی زنان تمرکز داشت و مانند بسیاری دیگر از زنان روشنفکر آن زمان آگاهی و کسب دانش را، راه اصلی گریز از زندگی در خرافه و جهل می دانست. او اعتقاد داشت، دشمن ما زنان خرافه و جهل است و باید با آن بستیزیم. نورالهدی منگنه بنیانگذار کلاسهای سوادآموزی زنان در جمعیت نسوان ، عضو کانون بانوان و همکاران مجله زبان زنان بود. او خودش نوشته است ما در جمعیت نسوان وطن خواه کمر به همت بستیم برای ترویج روشنگری، آزادی، پیشرفت ، تعلیمات و بطور کلی برای بهبود عالم زنان قد علم کرده بودیم. جمعیت نسوان وطن خواه اولین انجمن زنان بود که بصورت عملی دست به اقداماتی برای آموزش زنان زد. ایده اصلی تشکیل کلاسهای اکابر برای زنان توسط نورالهدی منگنه مطرح شد او که برای تشکیل مدارس زنان تلاش زیادی داشت. بصورت هفتگی جلساتی را برای بانوان برگزار می کرد تا آنها را با حقوق اصلی خودشان آشنا کند .
از نورالهدی منگنه علاوه بر مقالات و نوشته های متنوع در زمینه آموزش و امور مربوط به موضوعات اجتماعی و زنان، آثار دیگری هم به یادگار مانده است . او دیوان شعر هم دارد و شعر گلگشت و تگرگ او زیباست.
۴۴. فرخ رو پارسا
فرخ رو پارسا، اولین مدیرکل زن در ایران، نخستین زن ایرانی بود که در رژیم پیشین به مقام وزارت رسید. وی در کابینه دوم و سوم امیرعباس هویدا از پنجم شهریور ۱۳۴۷ تا اول مهر ۱۳۵۴ وزیر آموزش و پرورش ایران بود. پیش از آن وی نماینده تهران، در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی، در سال ۱۳۴۲ بود. مادر وی فخرآفاق پارسا از فعالان حقوق زنان و مدیر مجله « جهان زنان » بود.
فرخ رو پارسا تحصیلات ابتدائی خویش را در دبستان هما در تهران سپری نمود و برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه به دانشسرای مقدماتی رفت. ایشان توانست دوره متوسطه را با کسب رتبه اول به پایان رسانده به دانشسرای عالی راه یابد. در سال ۱۳۲۱ دانشسرای عالی را با اخذ مدرک لیسانس در رشته علوم طبیعی به پایان رسانید و به دانشگاه تهران راه یافت. وی تحصیلات دانشگاهی خویش را دررشته پزشکی ادامه داد و توانست در سال ۱۳۲۹ با اخذ درجه دکتری از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شود..
خانم فرخ رو پارسا علیرغم اینکه پزشکی خوانده بود طبابت را رها کرد و ترجیح داد که به کار فرهنگی بپردازد. بدین ترتیب او در وزارت فرهنگ آن دوران مشغول بکار شد. در سال ۱۳۳۳ همراه تنی چند از همکارانش انجمن « بانوان فرهنگی » را برای دبیرستانهای دخترانه آن دوران تاسیس نمود . در سال ۱۳۳۹ با آغاز بکار دانشگاه ملی، وی عهده دار سمت مدیرکلی دبیرخانه دانشگاه ملی ایران شد. انتصاب یک زن به این سمت اعتراضات زیادی را در محافل اداری ،فرهنگی وسیاسی تهران به راه انداخت، ولی مقامات دانشگاه توانستند از برکناری ایشان جلوگیری کنند و بر درجه علمی و تجربه خانم فرخ رو پارسا تاکید شد .
فرخ رو پارسا در سال ۱۳۴۷ بعنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد. بعد از انقلاب زمانی که خلخالی برو و بیا داشت با اتهاماتی چون حیف و میل بیت المال و ایجاد فساد در آموزش و پرورش محاکمه و به عنوان مفسد فی الارض ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ تیرباران شد .
اینکه خانم فرخ رو پارسا آن زن دلسوز و دانشمند و امثال ایشان اراده نیک داشتند تردیدی نیست، اما کم نبودند صاحبان اراده نیک که خواسته و ناخواسته، عملا در خدمت قدرت حاکم بودند.
۴۵. ننه علی و بیست سال زندگی در قبرستان!
مادری برای اینکه یک لحظه فرزندش را که گفته میشود پیش از انقلاب، در رویارویی با نیروهای امنیتی جان باخته بود تنها نگذارد مدت بیست سال، شبانه روز کنار مزار پسرش زندگی کرد. ننه علی وقتی در سال ۱۳۵۸ باخبر میشود فرزندش در اهواز دفن شده، از تهران راهی آن شهر میشود و شب و روز در کنار مزار پسرش بیتوته میکند. پیکر فرزندش را به بهشت زهرا منتقل میکند و همانجا از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ بیست سال، تک و تنها در یک اتاقک فلزی کنار قبر فرزندش زندگی کرد و از آنجا تکان نخورد. آن اتاقک تا مدتی نه برق داشت نه وسیله گرمایشی و سرمایشی و نه هیچ وسیلهٔ دیگر. بعد از سال ۱۳۷۸به سختی بیمار و زمینگیر شد و به اصرار خویشاوندانش و التماس تنها دخترش به خانه وی رفت. اما هر چند وقت برمیگشت کنار مزار فرزندش اقامت میکرد و می گریست. او نه دنبال سیاست بود و نه اینکه نامش جایی مطرح شد. مادری بود که در غم از دست دادن فرزندش رنج می برد و لحظه ای تحمل دوری از او را نداشت. او حتی به قاتلین فرزندش هم کینه نداشت. او سراسر عشق بود. با وجود همه سختی ها می خواست که کنار مزار فرزندش زندگی کند. ننه علی فروردین سال ۱۳۹۱ درگذشت. او را کنار پسرش به خاک سپردند. نام و شهرت پسرش و اینکه چرا و کجا کشته شده معلوم نیست .
0 Comments